بروبچه های سوم ادبیات
خاطرات.شیرین کاریای ما
به نام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست (تقدیم به همه دوستام که هیچوقت نتونستم بهشون بگم چقدر دوستشون دارم) بازم سلام. امروز روز آخر مدرسه بود.می دونید؟ من خیلی خوشحالم.آخه قراره دیپلم بگیریم. دیگه هر جا خواستیم فرم ثبت نام پر کنیم آخرین مدرکمونو میزنیم دیپلم هرچند بماند که تا گرفتن این مدرک مهم و حیاتی حداقل تا شهریورو راه مونده. ولی باید بگم که امسال اونطور که انتظار میرفت نبود.سال تحصیلی قشنگی نبود خیلی هامون عین بچه ها قهر کردیم (حتی خود من) خیلی هامون نتونستیم اون انتظاری که از درس خوندن داشتیم رو برآورده کنیم و چندتا خاطره ناخوشایند دیگه که دلم نمیخواد یادم بیاد.ولی هرچی بود تموم شد.البته من میگم، ولی شما باور نکنید.از 4 تیر بازم در خدمت بروبچ هستیم. چقدر همه مون همیشه واسه روز آخر انتظار میکشیم و بعد وقتی تموم میشه میگیم: چه حیف شد !!!!! نویسنده اش:زینب
نظرات شما عزیزان:
نه بگو سال خوبی بود و از این چرت و پرت ها
درضمن به جای نقطه چین یه چیز دیگه بذار چون نقطه چین ماله منه
» کوروش
» به بهانه آپدیت
» شهریار
» هـــــــــــــورا
» دوباره سلام
» به نام خدای مهربون
» یه شعر و چندتا حرف کوچولو
» یه شعر از مولانا
» طنز
» بخند
» بچها سلام
» مهربانترین خدا
» الا بذکر الله
» شعر سهراب سپهری به سبک دهه 90-80 (نامردین اگه نظر ندین)
» یادش بخیر!
» امسال هم هر جوری بود تمومید!
» تمومید !
» اولین پست من
» موتور
Design By : Pichak |